بی اختیار تو رویا دنباله تو میگردم ...

بزرگترین افسوس آدمی این است که حس می کند می خواهد اما نمی تواند و به یاد می آورد زمانی را که می توانست اما نخواست

بی اختیار تو رویا دنباله تو میگردم ...

بزرگترین افسوس آدمی این است که حس می کند می خواهد اما نمی تواند و به یاد می آورد زمانی را که می توانست اما نخواست

چشمام

تو چشمای من نگاه کن منو گم کن توی چشمات

چشم روهم نزار یه لحظه خیره شو به آرزوهات

من همیشه توی چشمات رد چشمامو میبینم

توی اوج آرزوها واسه عشق تو میمیرم

من به تو محتاجمو تو تویه چشم من اسیری

واسه یه قطره ی اشکم تو هزار دفعه میمیری

تو چشمای من نگاه کن من هنوزم خیسه خیسم

باز به این بهونه دارم واسه چشمات مینویسم

واسه چشمات مینویسم

چشم تو پر از نیازه من نیازم یه نگاهه

تو منو ببخش عزیزم آخه چشمام بی گناهه

کاش می شد بریم یه جایی که فقط تو باشی و من

من بمیرم تویه چشمات تا چشمات محتاج منشن

تو چشمای من نگاه کن

من همیشه توی چشمات دنباله خودم میگردم

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 8 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:16


یععننیی خخیللی ققششننگگهه مثثثللل ننگگااهههتت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد