بی اختیار تو رویا دنباله تو میگردم ...

بزرگترین افسوس آدمی این است که حس می کند می خواهد اما نمی تواند و به یاد می آورد زمانی را که می توانست اما نخواست

بی اختیار تو رویا دنباله تو میگردم ...

بزرگترین افسوس آدمی این است که حس می کند می خواهد اما نمی تواند و به یاد می آورد زمانی را که می توانست اما نخواست

من و تو...

دوباره دل منو یاد توو گریه ی عاشق

دوباره اسم توو غم منو عمر دقایق

دوباره عکس توو جونه منوو گل شقایق گل شقایق

دوباره یه عاشقی با تنهایش تویه یه قایق

دوباره دیدن تو آرزومو تو این دقایق

دوباره گریه ی عاشق

توای که می گفتی همیشه پیشم می مونی

توای که می گفتی واسه دله من می خوانی

توای که می گفتی فقط واسه من می مونی

چی شد اون همه عشق حالا تنها شدیدم دیدی ما بی کسیم تویه این آدما من و تو من و تو

اندر احوالات ما: یکشنبه به نامزدی مشرف شدیم البته هتلی که رفتیم منفی 3 ستاره بود فکر کنم ولی در کل خوش گذشت ما هم طبق معمول رفتیم یه میک آپ اساسی انجام دادیم ولباسی که پدرم برام خریده بودو به تن کردیم البته از لباسم نگفته بودم یه کت و دامن سبز یشمی بود چه رنگی بودخلاصه یه رنگ سبز خاصی بود بله داشتم می گفتم لباسو پوشیدم و پدرم اومده بود دنبالم منم که همش به دونباله پنهان کردن رخسارم از پدرم بودم که زیاد متوجه تغیرات اساسی بنده نشه ولی دریغ از اینکه شدیداً به عینک آفتابی نیاز داشتم چون روشن فکریه پدر داشت چشممو می زد دیگه البته اینا همش بدلیل انتخاب لباسم بود که بر عکس همیشه این بار لباس پوشیده گرفته بودم وپدرم راضی تراز همیشه اونجام یه سری اتفاقهای جالب اوفتاد البته که وقت تعریف کردنش نیست فقط اونجا یه نفر تلفن منزل رو از عمه جان خواست و ایشونم بی اجازه ما عنایت فرمودن و دادن...دیروزم یه سری سوال و جواب از مامان شدیم و ما فرمودیم که دیگه فرقی برامون هیچ چیزی نداره و دوغ و دوشاب در نظرمان یکسان جلوه می کنه...

یواشکی نوشت: چه گیری کردیم ما به خدا اصلاً حوصله ندارم به خاطر همین به مامان گفتم برام فرقی نمیکنه جداً برام دیگه هیچ چیزی فرق نمی کنه خدمو سپردم به خدا هرچی می خواد بشه بزار بشه البته کلی نگران شدن از این حرفم چون بی تفاوتی من نسبت به این موضوع واسه اونا که هیچ واسه خودمم عجیبهبابا هم به شدت بهم نزدیک شده و میگه تا خودش هست می خواد از جانبه منم خیالش راحت بشه و خوشبختی منو ببنه به قول خودش آروم بگیره 

منم گفتم چشم هرچی که شما بگید 

هیچ کسی روی این کره خاکی منو نفهمید فقط همینو می توانم بگم 

می خوام کانکت بشم مدمم صدا میده که شماره بگیره یادم رفته چجوری صداش قطع میشه اگه یکی از دوستان لطف بکنه ممنون میشم

بی خوابی...

تو نیستی و شب اومده بدون توحالم بده دوباره به سرم زده بی خوابی

بیا ببین شکستمو کاشکی بگیری دستمو گرفته جونه خستمو بی تابی

نبودنت مصیبته یه ترسه بی نهایته منو گرفته وحشت تنهایی

آشفتگیه تو صدام کاش خودتو بزاری جام فقط همین مونده برام رسوایی

زجری که بی تو میکشم کشندست مثل خوره تو جونه لحضه هامه

رفتنت از پیشه من مثل یه انتقامه

یه عالمه فکرو خیال منفی نبودنت سوژه ترسیدنه

این که نشد زندگی مرگو به چشم دیدنه

میون تاریکی این لحضه ها من تویه دنیا خودم اسیرم با غصه رفتنت تا حد مرگ میرم

دوباره قلبو می بوره تیزیه ترسو دلهوره

دوباره غصه می خوره این عاشق

ای روزگار شرم آوره لحضه به لحضه بدتره

بی تو به سختی میگذره با هق هق تو نیستی و شب اومده بدون توحالم بده دوباره به سرم زده بی خوابی

بیا ببین شکستمو کاشکی بگیری دستمو گرفته جونه خستمو بی تابی

نبودنت مصیبته یه ترسه بی نهایته منو گرفته وحشت تنهایی

آشفتگیه تو صدام کاش خودتو بزاری جام فقط همین مونده برام رسوایی...

دیروز کنکور آزمایشیمو بد دادم نسبت به بار قبل البته حقم همینه هرچی به سرم بیاد حقمه

آدمی که از همه رودرباسی داشته باشه همین میشه دیگه 5شنبه تا ساعت 3 شب به خاطر مهمون بیدار بودن6 صبحم بیدار شدن همین میشه دیگه هر آدمی که باشه تمرکزش از دست میره راستش اگرم برم بخوابم صداها آزارم میده مگه بهمین راحتی خوابم میره... اشکالی ندارها انشاالله خدا کمکم میکنه اگر اون کمکم نکنه فاتحم خوندست

راستی لباسم خریدم واسه مهمونیه فردا مگه میشه لباس نخرم من واسه مهمونیییییییییی سرمو بهمین چیزا گرم کردم که سردیه روزامو حس نکنم بی خیال... نامزدیم گ ر ا ن د هتل هستش چقدم دوررررر

برام دعا کنید فکر کنم زندگیمو به یه نخ نامریی بستمش محکمه ولی با چشم دیده نمیشه...مهم اینکه محکمه به اینشم راضیم...مرسی خدای من

یواشکی نوشت: دلم براش فکر کنم تنگ شده چقدر خوبه که اینجا رو بلد نیست که بیاد اگرم بلد بود نمی آمد کاش بارو بندیلشم از تو یه خوابم هم جمع می کرد اینجوری به آرزوش می رسید که مثل خودش راحت فراموشش کنم ...

عشق من...

عشق من، چرا آزارم میدی شب و روز، بسه، عشق من، تو که می دونستی عاشقت بیکسه

چت شده ؟چی به روزت آوردن که شدی غریبه؟ چت شده؟ چی شده دستهای عشقم سرد شده؟

عشق من، چرا آزارم میدی شب و روز، بسه، عشق من تو که می دونستی عاشقت بیکسه

چت شده ؟چی به روزت آوردن که شدی غریبه؟ چت شده؟ چی شده دستهای عشقم سرد شده؟

تنهام نذار من نمی تونم، بی عشق تو زنده بمونم ،ترکم کنی میمیرم من میمیرم

نیستی ببینی بی تو تنهام، زنده شدن تموم غمهام

کاشکی بیای تو خواب من، کناره من

یادته؟ هنوزم یادته اون خاطره ها می دونم یادته،یادته پرسه زدن تو کوچه ها؟

چت شده ؟چی به روزت آوردن که شدی غریبه؟ چت شده؟ چی شده دستهای عشقم سرد شده؟

عشق من، چرا آزارم میدی شب و روز، بسه، عشق من، تو که می دونستی عاشقت بیکسه...

چت شده ؟چی به روزت آوردن که شدی غریبه؟ چت شده؟ چی شده دستهای عشقم سرد شده؟

تنهام نذار من نمی تونم بی عشق تو زنده بمونم ،ترکم کنی میمیرم من میمیرم من

نیستی ببینی بی تو تنهام

زنده شدن تموم غمهام

کاشکی بیای تو خواب من کناره من

عشق من...

این همون شعرست که دوستش دارم، کاری از کیوان موتوس...چه آدمیم من مگه نه؟ از خودم دلگیرم

بی خیال...

امروزم مثل چندین روز پیش تنها بودم تو خونه و افتادم رو کتابم شدید

همرو فرستادم گردش و تفریح ...خودمم تو خلوته درس

امروزم یه جشنم واسه روز یکشنبه دعوت شدیم،چه مهمونیه بی جایی واقاً

البته نامزدیه ها ما هم فامیل دامادُچقدم من از داماد خوشم میاد

شایدم عدو بشه سبب خیر یه خرید اساسی بریم

دیشبم یه دزد اومده بود خونمونهرچی کفش بود ربوده ُجای همه پابرهنگان خالی

البته دلش بسوزه من همه کفشهام تو جا کفشی تو خونه بود ،همسایمون بنده خدا بال بال میزد صبح مثل اینکه کفشی برا ایشون نذاشته بود که باهاش بره سرکار

من برم به درسم برسم دیگه الافی بس است