-
Age...
چهارشنبه 25 آذرماه سال 1388 23:28
A ge hanuz be yade to cheshmamo rouham mizaram age tou hasratet hanuz hezaro yek ghose daram age shaba be eshghe to pelk rouye pelk nemizaram mikham to ino beduni man rahe bargasht nadaram emruz mikham behet begam kasi nemirese be pat emruz mikham behet begam hichki naiumade bejat bavare inke betounam bito basham...
-
Tik o Tik...
سهشنبه 24 آذرماه سال 1388 23:17
Y e negahe tab dar munde touye zehnam ashegh shodam engar arum arum kam kam cheshmaye ghashange hamash rouberume age bashi ba man hamechi tamume Tko Tke saat rou Dvare khoune mige vaghte ashegh shodane Dvune delo bezan be darya enghad nagu farda akhe kheily Dre Dr beresi mire To azize juni begu ke mitouni vase dele...
-
Eshghe Man o To
شنبه 21 آذرماه سال 1388 22:02
e shghe mano to touye ghalbam mimune atre dasteto touye yadam mimune to hasti ba man tou royaye shabune fekre to hastam bain dastaye sardam zendegi bato behtare mikham asheghet bemunam eshghe mano to touye ghalbam mimune atre dasteto touye yadam mimune rouzhaye bato hargez yadam nemire hargez yadam nemire vaghti to...
-
یکی از بدترین روزهام...
چهارشنبه 18 آذرماه سال 1388 20:26
گریه نمی کنم نه اینکه سنگم گریه غرورمو بهم میزنه دلم برای هضم دل تنگیاش گریه نمی کنه قدم میزنه گریه نمی کنم نه اینکه خوبم نه اینکه دردی نیست نه اینکه شادم یه اتفاقه نصف نیمه ام که یوهو میون زندگی اوفتادم یه ماجرای تلخ نا گزیرم یه کهکشونم ولی بی ستاره یه قهوه که هرچی شکر بریزید بازم همون تلخیه نابو داره اگه یکی باشه...
-
هستی من...
سهشنبه 17 آذرماه سال 1388 20:23
دلم عمریه می گیره بهونه میخواد دل بکنه ازین زمونه تویی فانوس روشن تو شب تار واسه این دله سرگشته ی بی یار دیگه وقتشه که بارون بباره بریزه روسره شبها ستاره شبهای انتظار شبهای دلتنگ که میزنه به شیشه ی دلم سنگ ای تو هستی این دله شکسته ی من نای ی نفسهای خسته ی من چشمهای در خون نشسته ی من ای جان من که مست یه جورعه ی ناز...
-
دوتا چشمام همه جا دنباله تو می گرده...
چهارشنبه 11 آذرماه سال 1388 19:15
دوتا چشمام همه جا دنباله تو می گرده با نبودنت دلم با غصه ها سر کرده شب و روز در پی تو من همه جارو گشتم یکی گفت غصه نخور اون داره برمیگرده زندگی با عشق تو رنگ دیگه داشت برام رفتیو بدونه تو تلخ شده روزو شبام دل من با هیچکسی نمی تونست خو بگیره شب و روز منتظرو چشم به راه مونده نگام کسی مثل تو نشد کسی مثل تو نبود کسی مثل...
-
خیلی ناراحتم...
دوشنبه 30 شهریورماه سال 1388 00:23
خیلی ناراحتم امیدوارم که اینطور که فکر می کنم نباشه اصلآ دوست نداشتم که کسی جاسوسی من رو بکنه امیدوارم که اشتباه فکر کرده باشم
-
بی کلیه می شویم...
پنجشنبه 26 شهریورماه سال 1388 18:23
سلام به کسایی که گاهی به اینجا سر میزنند سلام به کسایی که یواشکی میانو میرن وسلام به کسایی که به جرأت هرچه تمام میان اینجا نظر میدن و نظر میشنوند... چه سلامه تیزو برنده ای به به به به... راستش الان که دارم می نویسم یکم قاطی پاطیم دپرسم کلافم یکمم عصبیم واااااای چه اوضاعی دارما خودمونیم حالا چراشم میگم صبر داشته باش...
-
دفتر کنکور بسته شد...
سهشنبه 10 شهریورماه سال 1388 17:38
آسوده بر کنارچوپرگار می شدم دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت بالاخره امروزم رسید روز اعلام نتایج دانشگاه آزاد اگه حاله الانم رو بهخواین بدونین بد نیستم ولی صبح یه حاله دیگه ای داشتم دیدید ادمایی که در اوج گریه می خندن اونجوری شدم نمی دونستم بخندم یا گریه کنم آخه خیلی حالم گرفته شد علوم آزمایشگاهی رو قبول نشدم ولی...
-
سلام به ماه خدا...
یکشنبه 1 شهریورماه سال 1388 00:14
سلامی به زیبایی عشق الهی سلامی به زیبایی برکت الهی سلامی به زیبایی روشنی چراغ خونه ها وقت سحر سلامی به زیبایی دعای سحر سلامی به زیبایی سفره سحرو افطار سلامی به زیبایی شنیدن ربنا... سلامی به زیبایی تلاوت قرآن کریم سلامی به زیبایی گرسنگی وتشنگی روزه دار سلامی به زیبایی نماز قبل از افطار سلامی به زیبایی شفای بیمار سلامی...
-
گله می کنم من از تو ...
چهارشنبه 28 مردادماه سال 1388 21:08
کناره هرقطره ی اشکم هزار خاطره دفنه انقدر خاطره داریم که گویی قدر یک قرنه گلو می سوزه از عشقت عشقی که مثله زهره ولی بی عشق تو هر دم خنده با لبهای من قهره درسته با منی اما به این بودن نیازارم تو که حتی با چشماتم نمیگی آه دوست دارم اگه گفتی دوست دارم فقط بازیه لبهات بود وگرنه رنگ خود خواهی نشسته توی چشمات بوووود هرچی...
-
تولدت مبارک عزیزم...
چهارشنبه 14 مردادماه سال 1388 21:43
گاه یک لبخند آنقدر عمیق میشود که گریه میکنم گاه یک نغمه آن قدر دست نیافتنی است که با آن زندگی میکنم گاه یک نگاه آنچنان سنگین است که چشمانم رهایش نمیکند گاه یک عشق آنقدر ماندگار است که فراموشش نمی کنم ... امروز که اینجام توکنارم نیستی عزیزم کاش همه دنیا به پاکی و معصومی تو بودن ۱۰شبه که با تو می خوابم و با صدات بیدار...
-
کنکور تمام شد...
شنبه 27 تیرماه سال 1388 22:03
سلامی به گرمی خورشید تیر ماه خیلی وقت که می خوام اینجا بنویسم ولی وقت نمیشه اخه این امتحانا حسابی انرژی گرفته ازم. دیروزم کنکوره پزشکی رو دادم خوب بود ولی اصلاً امیدی به قبول شدن نیست کنکور سراسریم که خیلی سنگین بود ولی آزاد وقبولم حداقل شیمی کرج امید وارم که تهرانمو قبول شم بگذریم این یک ماه خیلی اتفاق افتاد که وقت...
-
تولدم مبارک...
دوشنبه 18 خردادماه سال 1388 21:15
صورت نبست در دل من کینه ی کسی آینه هرچه دید فراموش می کند چه خبرههههههههههههههههه خیلبونا الان از ولیعصر میام همه موسویا جمعند. امروز روز تولدمه خوشحالم که از صبح چند دهتا ا س م ا س داشتم ولی متا سفانه تولدمو بخاطره این شلوغی کنسل کردیم بگذریم من شدید درس دارم هرچند که چند روزه دارم میرم واسه خودم کادو می خرم از طرف...
-
خلاص شدیم...
پنجشنبه 17 اردیبهشتماه سال 1388 13:20
الان که دارم می نویسم دلم پر از هزار حرف نا گفتست در تراس بازه و صدای بارون اجازه نمیده صدای موزیکی که گذاشتمو بشنوم خیلی قشنگه بهتر از این نمیشه واسم وقتی بارون میزنه شاخه ها میشکنه دل تنها چرا تو مثل گنجیشکا پریشون نمیشی منو می بینیو حیرون نمیشی همه چیز خوبه درسمودارم با آرامش می خونم .راستی خواستگارا هم زنگ زدن بعد...
-
من و تو...
چهارشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1388 19:12
دوباره دل منو یاد توو گریه ی عاشق دوباره اسم توو غم منو عمر دقایق دوباره عکس توو جونه منوو گل شقایق گل شقایق دوباره یه عاشقی با تنهایش تویه یه قایق دوباره دیدن تو آرزومو تو این دقایق دوباره گریه ی عاشق توای که می گفتی همیشه پیشم می مونی توای که می گفتی واسه دله من می خوانی توای که می گفتی فقط واسه من می مونی چی شد اون...
-
بی خوابی...
شنبه 5 اردیبهشتماه سال 1388 21:15
تو نیستی و شب اومده بدون توحالم بده دوباره به سرم زده بی خوابی بیا ببین شکستمو کاشکی بگیری دستمو گرفته جونه خستمو بی تابی نبودنت مصیبته یه ترسه بی نهایته منو گرفته وحشت تنهایی آشفتگیه تو صدام کاش خودتو بزاری جام فقط همین مونده برام رسوایی زجری که بی تو میکشم کشندست مثل خوره تو جونه لحضه هامه رفتنت از پیشه من مثل یه...
-
عشق من...
سهشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1388 20:06
عشق من، چرا آزارم میدی شب و روز، بسه، عشق من، تو که می دونستی عاشقت بیکسه چت شده ؟چی به روزت آوردن که شدی غریبه؟ چت شده؟ چی شده دستهای عشقم سرد شده؟ عشق من، چرا آزارم میدی شب و روز، بسه، عشق من تو که می دونستی عاشقت بیکسه چت شده ؟چی به روزت آوردن که شدی غریبه؟ چت شده؟ چی شده دستهای عشقم سرد شده؟ تنهام نذار من نمی...
-
خاطره...
یکشنبه 30 فروردینماه سال 1388 19:07
وقتی که بارون می زنه خاطره ی عشق منه تنگ غروبه اسمون لحضه ی تلخ رفتنه چشمهای تو بارونیه اشکهای من پنهونیه دستهای ما از هم جداست غم تو دلم مهمونیه شبهای عشقو عاشقی شب به خاطر موندنی حرف قشنگه اون شبها تو عشق اول منی گذشته های عشق ما هرروزو شب بیادمه تو خلوت فاصله ها سکوت تو فریادمه به یادته اون شب دلت شکسته بودو بی...